صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 

وقتی چمدانش را به قصد بستن بست

نگفتم عزیزم اینکارو نکن

نگفتم برگرد

و یک بار دیگه به من فرصت بده

وقتی پرسید دوستش دارم یا نه

رویم را برگرداندم

حالا او رفته ومن تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:پشیمونی,جدایی,ساعت 23:7 نويسنده مهـ♥ـتاب |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 

نیمکت عاشقی یادت هست؟

کنار هم،نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..

بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،

برگ های رنگینش را به نشانه ی عشقمان بر سرمان میریخت..

او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید..

اما اکنون پاییز.. نبودنت را،جداییمان را به رخ می کشد.


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:نیمکت عاشقی,جدایی,پاییز,عاشقی,ساعت 22:57 نويسنده مهـ♥ـتاب |